Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2848 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
insulation strength
U
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation
U
عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
reserve factor
U
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
insulation detector
U
دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
breastwork
U
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
insulation test
U
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
ridge bone
U
استحکام
strengths
U
استحکام
rigidification
U
استحکام
consistency
U
استحکام
consistent
U
استحکام
rigidity
U
استحکام
solidification
U
استحکام
consistence
U
استحکام
backbones
U
استحکام
backbone
U
استحکام
formidableness
U
استحکام
substance
U
استحکام
instable
U
بی استحکام
fortification
U
استحکام
strenght
U
استحکام
fortifications
U
استحکام
reinforcement
U
استحکام
solidity
U
استحکام
substances
U
استحکام
strength
U
استحکام
resistance
U
استحکام
staying power
U
استحکام
consistency
U
ثبات استحکام
cube commpression strenght
U
استحکام ریشهای
gritted
U
استحکام نخاله
torsional strength
U
استحکام پیچشی
gritting
U
استحکام نخاله
impact strength
U
استحکام ضربهای
dielectric strength
U
استحکام شکست
dielectric strength
U
استحکام دی الکتریک
consistence
U
ثبات استحکام
grit
U
استحکام نخاله
compression strength
U
استحکام فشاری
fillers
U
میله استحکام
initial strength
U
استحکام اولیه
coefficient of consolidation
U
ضریب استحکام
filler
U
میله استحکام
buckling strength
U
استحکام خمشی
tensile strength
U
استحکام کششی
transverse bending strength
U
استحکام خمشی
crimping groove
U
شیار استحکام
disruptive strength
U
استحکام انقطاع
hot strength
U
استحکام گرمایی
solidification
U
انجماد استحکام
granite
U
سختی استحکام
impact strength
U
استحکام برخورد
stability
U
استحکام مقاومت
stableness
U
استواری استحکام
fortifiable
U
قابل استحکام
stability
U
استواری استحکام
knot strength
U
استحکام گره
structrual stability
U
استحکام ساختمانی
consolidation
U
استحکام تحکیم
formidability
U
استحکام بزرگی
fatigue strength
U
استحکام خستگی
strength ratio
U
نسبت استحکام
high temperature strength
U
استحکام حرارتی
strength properties
U
خصوصیات استحکام
artificial aging
U
افزایش استحکام الومینیوم
izod impact strength
U
استحکام ضربه ایزوتوپ
intrinsic fatigue strength
U
استحکام فرسودگی ذاتی
tracking resistance
U
استحکام جریان خزشی
ultimate strength
U
مقاومت یا استحکام نهایی
high strength steel
U
فولاد با استحکام عالی
high strength cast iron
U
چدن با استحکام عالی
torsional rigidity
U
استحکام در مقابل پیچش
gussets
U
بست استحکام خرپاها
gusset
U
بست استحکام خرپاها
torsional fatigue strength
U
استحکام فرسودگی پیچشی
epaulement
U
استحکام موقتی جناحی مترس
thermostability
U
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraph
U
استحکام سنج تار ابریشم
serigraphy
U
ازمایش استحکام تار ابریشم
ultimate tensile strength
U
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
stringers
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
beef up
U
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting
U
شیرازه بافی
[جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing
U
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
insulation
U
عایق کاری
laggin
U
عایق بندی
frangible bullet
U
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
bending fatigue strength
U
مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
insulator
U
عایق کننده روکش عایق
insulators
U
جسم عایق ماده عایق
insulators
U
عایق کننده روکش عایق
insulator
U
جسم عایق ماده عایق
over stretched wrap
U
نخ چله بیش از حد کشیده شده
[این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
form insulation
U
عایق کاری قالب
thermal insulation
U
عایق کاری گرمایشی
heat insulation
U
عایق کاری حرارتی
insulation fault
U
نقص عایق کاری
insulation of concrete
U
عایق کاری بتن
insulation class
U
کلاس عایق بندی
insulation resistance
U
مقاومت عایق بندی
insulation loss
U
تلف عایق بندی
insulation voltage
U
ولتاژ عایق بندی
insulation fault
U
نقص عایق بندی
insulation protection
U
حفافت عایق بندی
insulating brick
U
اجر عایق بندی
insulating asphalt
U
اسفالت عایق بندی
insulation defect
U
نقص عایق بندی
insulation power factor
U
ضریب قدرت عایق بندی
clothing
U
عایق بندی روکش کشیدن
insulated cable
U
کابل عایق بندی شده
insulation indicator
U
دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation tester
U
دستگاه ازمایش عایق بندی
winding insulation
U
عایق بندی سیم پیچی
whisker
U
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
insulation shielding
U
زره پوش کردن عایق بندی
insulated instrument transformer
U
ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
Mercerization
U
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
sizing
U
آهارزنی
[گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Nomatic rugs
U
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impediments
U
عایق
dielectric
U
عایق
insulator
U
عایق
insulation
U
عایق
insulators
U
عایق
detent
U
عایق
non conductor
U
عایق
impediment
U
عایق
waterproof
U
عایق اب
waterproofed
U
عایق اب
drag chain
U
عایق
cloggy
U
عایق
pawl
U
عایق
waterproofs
U
عایق اب
floor insulator
U
عایق کف
insulant
U
عایق
insulation testing apparatus
U
عایق سنج
insulating cement
U
سیمان عایق
insulation
U
عایق گذاری
fish paper
U
عایق کاغذی
insulative
U
عایق کردن
slot insulation
U
عایق شیار
wall insulator
U
عایق دیوار
insulated
U
عایق دار
insulated layer
U
لایه عایق
insulated plier
U
انبر عایق
insulated tongs
U
انبر عایق
resistance
U
عایق مقاومت
insulated wire
U
سیم عایق
sound insulation
U
عایق صدا
insulated wall
U
دیواره عایق
obstructions
U
مانع عایق
ideal dielectric
U
عایق کامل
weatherproof
U
عایق هوا
mica dielectric
U
عایق میکا
insulating bushing
U
بوش عایق
obstruction
U
مانع عایق
adiabatic
U
عایق گرما
cleat
U
عایق انگلیسی
insulating compound
U
مواد عایق
insulating material
U
ماده عایق
insulating material
U
جسم عایق
insulating material
U
مواد عایق
battery insulator
U
عایق باتری
insulating varnish
U
لعاب عایق
insulation board
U
صفحه عایق
circular loom
U
نای عایق
insulant
U
ماده عایق
brakes
U
عایق مانع
braking
U
عایق مانع
rainproof
U
عایق باران
rachet
U
گیره عایق
brake
U
عایق مانع
braked
U
عایق مانع
insulate
U
عایق سازی
insulate
U
عایق کردن
non conducting
U
عایق برق
insulates
U
عایق کردن
dielectric isolation
U
جداسازی با عایق
insulating
U
عایق سازی
soundproof
U
عایق صدا
insulating
U
عایق کردن
drag hook
U
قلاب عایق
insulates
U
عایق سازی
non conducting
U
عایق گرما
electrical insulator
U
عایق الکتریکی
insulated intermediate layer
U
لایه میانی عایق
insulated conductor
U
هادی عایق شده
insulated cable
U
کابل عایق شده
to deaden a wall
U
عایق کردن دیوار
acoustical sound enclosure
U
محفظه عایق صوتی
utilidor
U
لوله عایق کننده
insulated conduit tube
U
لوله عایق شده
lead in insulator
U
عایق سیم انتن
insulated gate field effect transistor
U
ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
Recent search history
Forum search
2
New Format
1
incentive
1
A hero can affect on the people.
1
19 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1
چیزی که عوض داره گله نداره
1
ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3
service times
1
confinement factor
1
This student is stupid ,close the book on him.
3
midas touch
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com